کلزا

 

مقدمه:

کلزا یکی از مهمترین گیاهان روغنی است که در شرایط آب  هوایی مناطق مختلف کشور ما قابلیت کشت و گسترش دارد.

افزایش اخیر در کشت و کار کلزا عمدتا به منظور تولید روغن خوراکی بوده است اما افزایش جمعیت دنیا و بهبود استاندارد های زندگی و استفاده از پروتئین گیاهی به جای گوشت نیز یکی از عوامل اساسی افزایش سطح زیر کشت این محصول به شمار میرود.

همچنین مشاهده اثرات مفید کلزا برای محیط زیست ارزش روغن کلزا برای مصارف صنعتی و به عنوان سوخت نیز در افزایش سطح زیر کشت موثر است


اهمیت و جایگاه کلزا در جهان:

کلزا بعد از سویا و نخل روغنی مقام سوم را در تامین روغن نباتی دارد.

 به طوری که حدود14/7 درصد کل تولید روغن نباتی را در جهان به خود اختصاص داده است .

میزان زیاد روغن در دانه کلزا (در بعضی از ارقام به 48 درصد وزن خشک دانه می رسد) و همچنین ترکیب مناسب اسیدهای چرب روغن ارقام اصلاح شده موجب تسلط آن بر بازارهای روغن جهانی شده است.

 روغن ارقام دارای اسید اروسیک در صنایع صابون سازی ،پلاستیک سازی و همچنین به عنوان روان کننده در دستگاهای صنعتی و موتور جت (به دلیل تحمل حرارت بالا)کاربرد دارد.

 مهمترین کشورهای تولید کننده به ترتیب عبارتند از چین،کانادا،هند و کشورهای اروپایی (فرانسه،انگلستان،آلمان)که در مجموع حدود 89/4 درصد تولید را به عهده دارند.

اهمیت وجایگاه کلزا در ایران:

ویژگی خاص گیاه کلزا و سازگاری آن با شرایط آب و هوایی اکثر نقاط کشور سبب شده است که توسعه کشت این گیاه به عنوان نقطه امیدی جهت تامین روغن خام مورد نیاز کشور و رهایی و وابستگی به شمار می رود،به طوری که در حال حاضر کلزا نقطه ثقل طرح های افزایش تولید دانه های روغنی محسوب می شود.

در دو سال گذشته به دلیل توجه بیشتر مسئولان ذیربط به توسعه کشت کلزا تولید آن افزایش یافته و در سال زراعی 76-75 سطح زیر کشت کلزا به 10560 هکتار رسیده است.

 

از جمله ویژگی های زراعی این گیاه را می توان به موارد زیر اشار کرد.

کلزا دارای دو تیپ بهاره و پاییزه است بنابراین امکان کشت آن در شرایط متفاوت اقلیمی وجود دارد.

فصل رشد کلزا با سایر دانه های روغنی معمول از جمله پنبه ، سویا و آفتابگردان متفاوت بوده و در زمانی که ظرفیت واحدهای روغنکشی خالی است این دانه برداشت
می شود.

در کشت پاییزه  نیاز به آبیاری کم و امکان استفاده از نزولات آسمانی زمستانه و بهاره وجود دارد.

کشت پاییزه کلزا در تناوب زراعی با غلات به ویژه گندم موجب غنا بخشیدن به تناوب های زراعی می گردد.

کشت کلزای پائیزه به دلیل گلهای زرد رنگ بسیار جذاب برای زنبور عسل در مواقعی که هیچ گلی در منطقه نیست سبب توسعه زنبور داری می شود.

با تولید مقدار قابل توجهی علوفه می تواند در تامین خوراک دامها در زمان کمبود علوفه (بهار)نقش موثری داشته باشد.

کنجاله حاصل از ارقام اصلاح شده کلزا به آسانی جایگزین کنجاله سویا گردیده و مسائل نگهداری کنجاله نیز با توزیع در طول سال حل میگردد.

گیاهشناسی :

کلزا گیاهی است متعلق به خانواده چلیپائیان (Cruciferea) وجنس براسیکا وبا عدد کروموزومی (38= n2 ) که پنج گونه از آن در سطح جهانی به عنوان دانه روغنی کشت می شود.

گونه های روغنی جنس براسیکا

کلزا           napus  L.     Brassica

شلغم روغنیrapa  L.        Brassica  

خردل هندی      Brassica  goncea  L                  

خردل حبشیBrassica carinata  Braun

خردل سفید             Sinapis alba  L.

خصوصیات مرفولوژیکی گیاه کلزا

الف- ریشه

 کلزا دارای ریشه عمودی و بلند است که تا عمق 80 سانتی متری خاک وحتی بیشتر نفوذ می کند.

 همچنین دارای ریشه های جانبی متعددی است که معمولا در لایه های بالای خاک پراکنده هستند و کمتر به عمق نفوذ میکند.

 گستردگی سیتم ریشه نقش بسزایی در مقاومت به خشکی و استفاده بهینه  از رطوبت ذخیره شده در خاک دارد.

 در خاکهای رسی  سنگین عمق نفوذ ریشه کاملا محدود
می شود.

ب- ساقه

کلزا دارای یک ساقه اصلی است که از آن شاخه های فرعی زیادی منشعب می شود.

با شروع بهار و خاتمه مرحله روزت،ابتدا ساقه اصلی ایجاد و با یک رشد سریع به گل می نشیند و سپس شاخه های فرعی رشد می کنند.

میزان شاخه دهی به واریته ،محیط و تکنیک های زراعی بستگی دارد.

ارتفاع ساقه در واریته های مختلف 200- 500 سانتی متر متغیر است.

ج- برگ

برگهای کلزا در مراحل روزت بیضوی شکل،چند قسمتی و دارای دمبرگ و به صورت مجتمع هستند اما در مرحله بعدی برگها نوک تیز و بدون پایه و تا حدی به ساقه چسبیده اند و در کلزا فقط برگهای پائینی به ساقه چسبیده اند.

میزان تولید برگ مستقیما به طول دوره مابین آغاز گلدهی تا گلدار شدن کامل گیاه مربوط می شود بنابراین زمان کاشت تاثیر زیادی بر آن خواهد داشت.

ریزش برگ در اثر عوامل مختلف از جمله حمله حشرات مضر در نواحی گرمسیری معمولا شایع است گونه های گیاهی توانایی متفاوتی در جبران خسارت ناشی از آن دارد.

در کلزا ریزش برگها در آغاز گلدهی تاثیر منفی بر میزان محصول می گذارد اما پس از گلدهی اثر قابل ملاحظه ایی بر آن ندارد.چرا که سایر قسمتها این توانایی را دارند که با افزایش فتوسنتز خسارت وارده را جبران کنند.

د- گل

گلها هرمافرودیت(کامل) و هر گل شامل 4 کاسبرگ سبز،4 گلبرگ رنگین به رنگ پرتقالی تا زرد کمرنگ ، 6 پرچم و یک مادگی دو برچه ای می باشد. 4 عدد از پرچم ها بلند و 2 عدد کوتاه است.

گل آذین آن خوشه ایی و در انتهای ساقه اصلی و شاخه ها قرار دارد.

تعداد گلها بسیار زیاد و معمولا درصدی از آنها می ریزد.

کلزا گیاهی عمدتا خودگشن است اما درصدی دگرگشنی در آن زیاد و تا 30 درصد نیز بالغ می شود و وجود کندوی زنبور عسل در مزرعه می تواند باعث افزایش تلقیح و افزایش عملکرد شود.

و- غلاف

مادگی دو برچه ای در نهایت به غلاف بلند به طول 10- 5 سانتی متر و حاوی 40- 15 عدد دانه تبدیل می شود. برچه ها توسط یک و در بعضی موارد نادر دو دیواره نازک از هم جدا می شوند.

دیواره غلاف در اکثر رقمها در زمان رسیدن از هم باز می شوند و سبب ریزش دانه و افت محصول می گردند البته میزان ریزش در بعضی ارقام بسیار اندک
می باشد.

شرایط آب و هوایی نیز بر میزان ریزش تاثیر زیادی دارد.

ترکیبات شیمیایی دانه کلزا:

دانه کلزا (کانولا)دارای حدود 40 درصد روغن و43 - 38 درصد پروتئین در کنجاله است و میزان رطوبت دانه در حدود 5 درصد
می باشد.

روغن :

اسید اروسیک یک اسید چرب طبیعی موجود در تری گلیسیرید های ذخیره ای گیاهان خانواده براسیکا است و برای مصرف خوراکی نا مطلوب است اما در صنعت کاربرد زیادی دارد.

این اسید بر رشد حیوانات اثر منفی دارد که با اصلاح واریته های یک صفرو دو صفر مقدار این اسید چرب در روغن کلزا کاهش یافته و مصرف آن را به عنوان روغن خوراکی ممکن می سازد.

پروتئین:

حدود 50 الی 58 درصد وزن خشک دانه کلزا کنجاله تشکیل می دهد

پروتئین موجود در کنجاله کلزا حاوی ترکیب مناسب از اسیدهای آمینه است و قابل مقایسه و رقابت با کنجاله از سایر دانه های روغنی می باشد .

فیبر:

کنجاله کلزا حاوی حدود 13 درصد فیبر می باشد

 وجود مقدار نسبتا زیاد فیبر در کنجاله یک عامل محدود کننده در استفاده از آن به عنوان خوراک دام محسوب
 می شود چرا که توان تولید انرژی را در جیره غذایی کاهش می دهد.

پوسته کلزا تقریبا 18/5-16/5  درصد وزن خشک دانه را تشکیل میدهد .

 رنگ دانه های موجود در پوسته سبب کاهش کیفیت روغن خام می شوند .

ثابت شده است رنگ پوسته کلزا با ترکیب دانه ها در ارتباط می باشد.

نیازهای اکولوژیکی

کلزا اساسا محصول خاص مناطق معتدله است.کلزا در تمام مراحل رشد نسبتا به سرما مقاوم است اما در حالت روزت تحمل آن بسیار زیاد
 می باشد.

کلزا در مرحله رشد و نمو می تواند برای دوره های کوتاه دمای 40c را تحمل کند.

 در صورتی که دما در مرحله رویشی بالاتر از مرحله گلدهی و دانه بستن باشد احتمالا کلزا بیشترین عملکرد را خواهد داشت.

نور:

دامنه فتو پریودی کلزا بسیار گسترده است به طوری که دامنه 10 ساعت تا 24 ساعت روشنایی قادر به رشد و نمو میباشد

با این وجود تیپ های منطقه ای می توانند با شرایط محلی سازگار شوند و خارج از فتو پریود های معمول خود مراحل نمو را طی نکنند.

این مورد درباره واریته های پائیزه و بهاره نیز صدق می کند. این
 واریته ها به طور کامل قابل جابجایی نیستند و به ویژه زمانی که جابجایی با تفاوت اساسی در شرایط اقلیمی در مدت رشد و نمو همراه باشد.

رطوبت:

کمبود رطوبت سبب کوتاه شدن عمر گیاه کلزا و کاهش تولید ماده خشک و بازدهی محصول می شود.

 تحقیقات نشان داده است که آبیاری از مرحله ساقه رفتن تا گلدهی از نقطه نظر سطح برگ حائز اهمیت می باشد.

کپسول های نارس کلزا در اثر خشکی خاک به زمین می ریزند ، همچنین نقل و انتقال مواد فتوسنتزی از ساقه به دانه متوقف می شود.

درنتیجه ، عملکرد دانه و شاخص برداشت کاهش می یابد.

تامین 70 تا75 درصد کل آب مصرفی گیاه بعد از گلدهی برای تولید حداکثر ماده خشک و شاخص برداشت مناسب است .

حساسترین مرحله رشد و نمو کلزا به کمبود آب ،مرحله گلدهی است .

کمبود آب در این مرحله سبب افت شدید تعداد گل، کپسول و دانه شده و وزن هزار دانه و میزان روغن دانه را کاهش می دهد. کلزا در خاکهایی که رطوبتشان زیاد است دچار ورس می شود .

رطوبت زیاد سبب توسعه بیماریهای قارچی گردیده و مقاومت به سرما را کاهش می دهد.

بنابراین در خاکهای سنگین با رطوبت زیاد باید به زهکشی خاک برای خارج ساختن آب اضافی توجه کرد.

زراعت

انتخاب رقم:

ارقام کلزا به دو تیپ بهاره و پاییزه تقسیم می شوند.

 ارقام بهاره دوره رشد کوتاهتری داشته وبه بهاره سازی (vernalization)نیاز ندارد ،در حالیکه ارقام زمستانه نیاز به بهاره سازی داشته ورشد آنها طولانی تر است.

نوع خاک:

دانه های روغنی خانواده براسیکا به دامنه وسیعی از انواع خاکها سازگاری دارند اما خاکهای رسی سنگین که پس از آبیاری سله می بندند در جوانه زدن و سبز شدن مشکل ایجاد می کنند.

این محصولات دامنه ای ازPH بین 5/5 تا 8  را تحمل می کنند و در برابر خاکهای اسیدی بیش از قلیایی مقاوم هستند.

آماده سازی زمین:

بذور گیاهان براسیکا برای جوانه زدن سریع و رشد جوانه باید در یک بستر ثابت ،مرطوب،با بافت مطلوب و دارای قابلیت نفوذ هوا قرار گیرند برای تامین شرایط فوق معمولا عملیات خاکورزی شامل شخم ،دیسک و ماله انجام
 می شود.

میزان بذر و تراکم بوته:

کلزا در دامنه وسیع از تراکم بوته سازگاری دارد.

 بدین معنی که مصرف 4 تا 10 کیلو گرم بذر در هکتار ،تفاوتی در عملکرد دانه ایجاد نخواهد کرد.

تراکم بوته 60 تا 80 بوته در متر مربع ایده آل می باشد .

 تراکم بوته کمتر از 20 بوته در متر مربع باعث افزایش خوابیدگی و حساسیت به سرما و نهایتا کاهش عملکرد دانه می گردد.

به هر حال تراکم های بوته بالا نیز نه تنها عملکرد دانه را افزایش نمی دهند ، بلکه ممکن است خطر وقوع ورس و بیماری را افزایش دهند .

علاوه بر این باعث ضعیف و کوچک شدن بوته ها و نهایتا موجب افزایش خطر سرما زدگی در زمستان می شوند.

نقش کلزا در تناوب

قرار گرفتن کلزا در تناوب دارای مزایای زیادی از جمله :

عملکرد گندم که بعد از کلزا کشت شود مطمئنا بهبود میابد.

علفهای هرز گراس کنترل می شود

میزان عوامل بیماری زای غلات کاهش
 می یابد.

در تناوب کلزا – گندم  به آسانی می توان با علفهای هرز این دو زراعت مبارزه کرد.

از آنجا که که گندم از گراس ها و کلزا از پهن برگان است لذا مبارزه شیمیایی با علفهای هرز آنها در برنامه تناوب به آسانی انجام می گیرد.

روشهای کاشت

کاشت دست پاش:

در کشت دستپاش یا روشهای مشابه به میزان بذر بیشتری نیاز خواهد بود تا نتیجه مطلوب حاصل شود چون توزیع اتفاقی بذر به علت متفاوت بودن  میزان رطوبت قابل دسترسی برای بذور و وجود آفات و پرندگان با خطراتی همراه است.

 در این روش بستر بذر باید کاملا صاف شود و بعد از پخش بذر، ماله سبک زده شود تا تماس کافی بین بذر و خاک ایجاد گردد.

کاشت با ردیفکار:

در این روش اغلب برای جلوگیری از تقبل هزینه های خرید ماشین های مخصوص از بذر کار غلات استفاده می شود اما تنظیم آنها برای عمق مناسب کاشت و میزان بذر مناسب ممکن است مشکل باشد.

 همچنین باید در سرعت تراکتور دقت لازم رعایت شود چرا که سرعت های بالا به ویژه در صورت عدم وجود یک بستر نرم ویا در خاکهای سنگلاخی موجب تغییر در عمق کاشت و میزان بذر مصرفی می شود.

کاشت با بذر کار پنوماتیک:

در این روش بذر در عمق مناسب و فواصل معین و منظم در بستر قرار می گیرد و بعدا نیازی به تنک کردن وجود ندارد و با استفاده از این دستگاه کلوخ ها به کناری منتقل و بذور در خاک نرم ودر شرایط ایده آل برای جوانه زدن واقع می شوند .

کشت از این طریق بستگی به شرایط  آب و هوایی دارد چون کاشت دقیق معمولااز کاشت به روش سنتی کندتر انجام می شود .

کاشت مستقیم:

در کاشت مستقیم بدون هیچ گونه عملیات خاکورزی کاشت بذر انجام می شود این روش در کلزای بهاره در کانادای غربی جهت نگهداری و حفظ رطوبت خاک معمول شده است.

کاشت مستقیم در جمعیت بعدی علفهای هرز در مقایسه با کشت پس از شخم تفاوتی ندارد و مهمترین اشکال اینست که در کشت مستقیم نمی توان از علفکشهایی که باید با خاک مخلوط شوداستفاده نمود در حالی که این علفکشها اغلب موثرترو ارزانترند.

علفکشها قبل از جوانه زدن برای کنترل تک لپه ای ها می تواند استفاده شود اما قیمت آنها بالاتر است.

معمولا کاشت مستقیم اغلب مورد علاقه کشاورزان است چرا که سریعتر انجام می شود و میزان هزینه استفاده از ماشین آلات را کاهش می دهد.

عمق کاشت:

بذور کوچک در شرایط ایده آل باید با خاک پوشانده شوند اما در مناطق خشک لازم است بذر کمی عمیق تر کاشت شود تا با اطمینان بیشتر با رطوبت در تماس باشد.

حفظ رطو بت برای جوانه زدن سریع لازم است.عمق کاشت با توجه به نوع بافت و ساختمان خاک 3-1 سانتی متر در نظر گرفته شود.

فاصله خطوط کاشت:

فاصله خطوط کاشت می تواند روی کنترل علفهای هرز،حساسیت به خوابیدگی و میزان کود ازته مورد نیاز اثر داشته باشد.

بوته ها در ردیف های کم عرض (<20cm)بیشتر با هم رقابت نموده و علفهای هرز را سرکوب می کنند اما ردیفهای پهن تر (cm 50<( کنترل مکانیکی علفهای هرز را آسان تر می سازد.

توسعه خوب ریشه برای استفاده حد اکثر از کود ازته لازم است.

شواهدی وجود دارد که زمانی که ذخیره کود ازته محدود است ردیفهای کم عرض ،نسبت به ردیفهای با عرض زیاد مناسب تر است.

نتایج مطالعات انجام شده در کانادا نشان می دهد که هر دو گونه کلزا و شلغم روغنی در ردیفهای کم عرض (cm 7/5 در مقایسه با cm15 یا cm23 ) عملکرد بالاتری داشته و میزان بذر (7 یا 14 کیلو گرم در هکتار )اثر معنی داری روی عملکرد نداشت.

تغذیه گیاه:

قبل از تهیه بستر بذر باید آزمون خاک انجام شود.

بدین منظور باید از چندین عمق خاک(0 تا 30، 30 تا60 ،60 تا 90 سانتی متر) نمونه گیری گردد و خواص فیزیکی و شیمیایی آن بویژه میزان ازت ،فسفر ،پتاسیم ،گوگرد و ریزمغذی ها تعیین شود.

توجه به حاصلخیزی خاک در کود دهی و تغذیه بسیار حائز اهمیت است.

نیازهای کودی:

ازت:

کلزای بهاره به ازای تولید هر تن محصول 60 -50 کیلو گرم و کلزای پائیزه 70 کیلو گرم ازت از خاک جذب
 می کند .

یک تن دانه برداشت شده کلزا با 42 درصد روغن و 38 درصد پرو تئین در کنجاله محتوی 35 کیلو گرم ازت است.

وجود یک همبستگی منفی بین میزان روغن و پروتئین دانه ثابت شده است .

مصرف میزان زیاد ازت میزان روغن را کاهش و پروتئین را افزایش می دهد.

فسفر:

میزان کل فسفر در گیاه کلزا چندان زیاد نیست وهرهکتار از کلزای پاییزه حدود 60 کیلوگرم در هکتار و هرتن دانه حدود 12 کیلوگرم فسفر از زمین برداشت می کند و فسفر بر میزان روغن و پروتئین اثر چندانی ندارد.

و پتاسیم ،گوگرد،منیزیم

آبیاری:

کمبود آب اثر سویی بر عملکرد دانه کلزا می گذارد.

 تاخیر در آبیاری دوم موجب تاخیر در رشد اولیه و نرسیدن کلزا به روزت مناسب و کاهش مقاومت آن به سرما
می گردد .

حساسترین زمان برای آبیاری ،مرحله گلدهی و اوایل کپسول بندی می باشد.

آفات کلزا:

سوسک گرده پلن خوارMeligethes spp.

سرخرطومی بذرCeuthorhynchus assimilis

پشه غلاف Dasineara brassicae

شته ها و سوسکهای جهنده

بیماریهای کلزا

پوسیدگی اسکلروتینیایی ساقه Sclerotinia sclerotioram

بیماری پوسیدگی طوقه و ساقه کلزا Phoma lingam

لکه قهوه ای آلترناریایی Alternaria brassicae

مهمترین علفهای هرز کلزا:

خردل وحشی                                  sinapis arvensis 

شلمی               Brassica sp.

برداشت

برداشت در کلزا مرحله حساسی است و به علت ریز بودن بذور و عادت رشدی نا محدود که باعث جلوگیری از رسیدن همزمان کل محصول می شود ممکن است تلفات در اثر ریزش سنگین باشد.

برداشت زود باعث کاهش کیفیت بذور و برداشت دیر باعث باز شدن غلافها و ریزش می شود

از نقطه نظر عملی محصول زمانی می رسد که تمام بذور سیاه رنگ شده اند و رطوبت بذر کمتر از 15% باشد.

روش برداشت:

وضعیت زراعت در زمان برداشت و نوع رقم از فاکتورهای اصلی در تعیین روش برداشت
 می باشد.

 کانوپی مناسب جهت برداشت مستقیم با کمباین عبارت از کانوپی بدون ورس انبوه و در هم رفته و کمی مایل می باشد و شرایط نامناسب برای برداشت مستقیم عبارتند از کانوپی کاملا ایستاده و باز و بوته های جدا از هم با امکان حرکت انفرادی بوته در زمان برداشت و سبز شدن ساقه در زمان برداشت .

برداشت مستقیم بیشتر در ارقام گونه B.rapa  و درو کردن در ارقام B.napus   توصیه
می شود.

برداشت دستی:

در سطح کوچک بوته ها با داس درو می شود و به خرمنگاه منتقل می شود و پس از خشک شدن با کمباین یا خرمنکوب کوبیده
می شود در این روش می توان در مرحله 38 درصد رطوبت بذر اقدام به برداشت کرد.

برداشت با دروگر:

این روش در کاهش تلفات بذر موثر است و تقریبا تمام محصول کانادا از این طریق برداشت می شود .

چیدن باعث می شود محصول زودتر و با همزمانی بیشتر برسد و ریزش کاهش یابد اما به علت نیاز به خشک کردن و هزینه های مربوط همیشه توجیه پذیر نیست.

در این روش ممکن است از دستگاه دروگر ویندرور یا موربایندر استفاده گردد.

 برداشت با دروگر هنگامی که رطوبت دانه ها به 35 الی 38 درصد می رسد و 40 درصد دانه ها رنگشان سبز مایل به سیاه باشد امکان پذیر است.

برداشت با کمباین:

در این روش باید بوته ها به طور یکنواخت و همزمان رسیده ،دانه ها سیاه رنگ و 10 الی 12 درصد رطوبت داشته باشند .

در این روش جهت خشک شدن کامل بوته ها می توان از مواد شیمیایی خشک کننده استفاده کرد .

 موادی مانند گلیفوسیت ،دایکوات و دی متیپن اثر مضری روی عملکرد و کیفیت دانه ندارد و به منظور فوق به کار گرفته
می شود.

در برداشت مستقیم دقت در زمان مناسب برداشت و تنظیم دقیق کمباین اثر فوق العاده ای در کاهش ریزش دانه دارد.

تلفات بذر و خسارت در برداشت:

تلفات بذر در زمان برداشت می تواند به 500 کیلو کرم در هکتار برسد و مهمترین علت آن تنظیم نامناسب کمباین می باشد.

 اصلاح ارقام برای مقاومت به ریزش
 می تواند به جلوگیری از ریزش کمک کند .

اما واریته های مقاوم که در زمان برداشت ایستاده هستند در برابر بادهای شدید آسیب پذیر هستند.

 بهترین ارقام آنهایی هستند که در زمان رسیدن ساقه های آنها کمی خم می شوند و یک کانوپی نسبتا مقاوم با هوا با مقاومت زیاد به ریزش ایجاد
می کند.

بین روش استفاده از خشک کن ها و چیدن از نظر تلفات بذر تفاوتی دیده نشده است .